سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سلام بازم اومدم

ارسال‌کننده : سعید و ...ش در : 91/4/13 12:36 صبح

سلام به همه دوستای گلم

 

واقعا از همه شما ها ممنونم که هیچ وقت منو تنها نمیگذارید

 

دوستای گلم من شرمنده همه شما ها هستم به خاطر غیبت خیلی طولانی ام

 

امشبم راستشو بخواین نیومده بودم تا چیزی بنویسم فقط گفتم یک سری

 

به پارسی بلاگ بزنم و برم آخه یک ایمیلی واسم اومده بود گفتم حالا که

 

اومدم تو اینترنت یک سری هم به پارسی بلاگ بزنم اما وقتی دیدم هنوز آمار

 

بازدید از وبم بالای 30 هست یهو دلم خواست تا بمونم و یکم بنویسم

 

آخه من خیلی وقته که کامپیوترم خرابه و حال و حوصله تعمیرشم ندارم

 

الانم با لپ تاپ همسرم آن شدم

 

تو ایم مدت خیل وقت ها بود که دلم می خواسته یک چیزایی تو وبم بنویسم اما

 

هر بار یکجوری نشده

 

مخصوصا وقتی برونو (سنجاب ما بود و مثل بچه مون) مرد خیلی بغض داشتم

 

و خیلی می خواستم بیام اینجا و بغضم رو خالی کنم اما نمی دونم چرا نشد و نتونستم

 

شایدم ...

 

امشبم خیلی حرف ها روی دلم سنگینی میکنه اما نمیدونم چرا نمیتونم بگم شاید به صفحه کلید

 

عادت ندارم شایدم چون که نوشتنم روی کاغذ نیست حرفم نمیاد آخه من روی کاغذ خیلی راحتم

 

چون کاغذ از چوبه و منم که بهترین دوستم چوبه خلاصه حرفام زیاده اما ظاهرا یک چیزی

 

راه گلوم رو بسته

 

شاید بغض باشه آخه "دیگه اشکم واسه من ناز میکنه"


آخرین باری که یک دل سیر گریه کردم روزی بود که برونو مرد و روزی که ماهی کوچولو

 

(اسمه ماهی عیدمونه که هنوز زتده هم هست خیلی هم ما دوسش داریم) از توی ظرفش پریده بود بیرون

 

و مورچه ها دورش جم بودن، نا مردا بال چپ و دم طفلکی رو خوردن تمام تنشم گاز گاز کردن،

 

و ما فکر کردیم که طفلکی مرده. بچه ها شایدم به حرفام بخندین اما دلم خیلی پره

 

پس یکمی دیگه تحمل کنید لطفا

 

اما خیلی وقته که دلم واسه خودم تنگ شده و دلم می خواد واسه دوریه خودم گریه کنم

 

کاش میشد ...

 





کلمات کلیدی :

هشت اصل برای یک زندگی بیست

ارسال‌کننده : سعید و ...ش در : 90/8/6 1:18 عصر

1. صبح ها که از خواب بیدار می شوید،

دستگاه عیب سنج و ایرادگیر وجودتان را از کار بیندازید.

 قول می دهیم؛ خورشید درخشان تر، پرنده ها خوش آوازتر،

 مردم مهربان تر و حتی کسب و کارتان پربرکت تر خواهد شد.

2. در معادلات زندگی هیچ گاه از علامت منفی استفاده نکنید،

به خاطر داشته باشید که تفکر منفی از آن چنان قدرتی برخوردار است

که می تواند با قرار گرفتن در پشت یک معادله بزرگ زندگی،

همه علامت های مثبت آن را تغییر داده و مانند خود منفی بسازد.

3. هیچ گاه در گره زدن طناب پاره شده دوستی تعلل به خرج ندهید،

گاهی اوقات غرور بیجا سبب می شود که حتی همسران خوب توجهی

به گسستگی ریسمان بین خود ننمایند.

مطمئن باشید گره زدن به خاطر کمتر نمودن طول طناب، نزدیکی را بیشتر می کند.

4. آنتن های ذهن تان را تنها به سوی ایستگاه هایی تنظیم کنید

که شبانه روز امواج مثبت پخش می کند،

کاری کنید که کارکنان ایستگاه های منفی از شدت بیکاری اخراج شوند.

  5. دلتان را تبدیل به اقیانوسی آرام نمایید نه یک مرداب ناچیز.

 فکر نمی کنید حتی تصور اقیانوس هم احساسی

از عظمت و پهناوری را در دل ایجاد کند؟

آنها که دلهایشان مرداب است با کوچک ترین حادثه ای به تلاطم می افتد،

 برعکس کسانی که شدیدترین گرداب ها و

جریان های حوادث هم آرامش شان را بر هم نخواهد زد.

  6. سعی کنید قلبی مقاوم داشته باشید،

قلبی که مقابل گرم و سرد حوادث

و ضربه های عاطفی همچون ظروف چینی با اندک ضربه ای خرد نشود.

7. تجربه های تلخ و شیرین زندگی را مانند یک درس فهمیدنی بدانید

 و نه حفظ کردنی، چرا که مطالب حفظ شده

پس از مدت زمانی در ذهن پاک می شوند.

  8. همواره مصمم باشید تا با استفاده از جلا دهنده هایی

همچون دعا و نیایش روح و روانتان را پاکی و طراوت بخشید.




کلمات کلیدی :

بیایین ترجمه کنم واستون

ارسال‌کننده : سعید و ...ش در : 90/7/29 9:43 صبح

سلام به همه دوستای خوبم

بچه ها اگه احتیاج به ترجمه متون انگلیسی به فارسی دارین یا ترجمه فارسی به انگلیسی 

به من اطلاع بدین 

ممنون 




کلمات کلیدی :

سلام

ارسال‌کننده : سعید و ...ش در : 90/3/27 10:6 عصر

سلام به همه دوستای گلم

واقعا شرمندم که این همه مدت نبودم و از همتون ممنونم که تو این مدت تنهام نگذاشتین

هر بار که شده اومدم و تعداد بازدید های وبم رو دیدم و کلی ذوق کردم

راستی 15 تیر عروسیه منه خوشحال میشم همه تشریف بیارینتبسم

واسم دعا کنید فشار مشکلات تا اون روز له نکنه منو

چون دارم تو چند تا جبهه میجنگم ...

هرچند آریایی ها مرد کارهای بزرگند




کلمات کلیدی :

سلام به همه دوستای عزیز (خدا رو شکر که ...)

ارسال‌کننده : سعید و ...ش در : 89/5/29 7:50 عصر

سلام به همه دوستای عزیز ممنونم که ما رو تنها
نمیگذارید

 و به وبلاگ ما
سر میزنید این چند روزه با وجودی که خیلی

 خیلی
سرم شلوغه و درگیر انجام یک پروژه بزرگ کاری هستم

تا حدی که مجبور شدم مراسم عقد خودمو عقب بندازم
اما دیدن آمار بازدید

 وبلاگ منو
به وجد آورده و تلاش میکنم از کوچک ترین فرصت ممکنه

 واسه سر
زدن و بروز کردن وبلاگمون استفاده کنم

این یکی دو روزه تو اخبار تلویزیون خبرهای خیلی
جالبی شنیدم

 که منو
یاد بچه گی هام انداخت آخه عادت به گوش دادن اخبار رو من از بچگی دارم

 که اونم
باید ممنون پدرم باشم یادمه حدود بیست سال پیش بود که آلمانی ها

 و بعدم
ژاپنی ها (شایدم اول ژاپن بعد آلمان) اومدن تا واسه ما این نیروگاه هسته ای بوشهر

 رو راه
بندازند اما هر دو تاشون جا زدندن حتی یادمه اگه اشتباه نکنم ژاپنی ها بودن که

 حاضر
شدن غرامت جا زدنشونم بدهند و در برن من اون موقع ها خیلی کوچک بودم اون

خیلی از این چیزا سر در نمی اوردم (الانم سر در
نمیارم ها) اما با همون بچگی هم می فهمیدم




کلمات کلیدی :

سلام به همه دوستای عزیز (خدا رو شکر که ...)

ارسال‌کننده : سعید و ...ش در : 89/5/29 7:49 عصر

... که اونجا باید
جای مهمی باشه شایدم علت تنفر من از ژاپنی ها یکیش همین دلیل باشه که

 اونا سر
نیروگاه اتمی بوشهر جا زدن اما الان خیلی خوشحالم و خیلی متعجب که روسها

لاخره اومدن و دارن تمومش میکنند و این جنین پیر
بلاخره داره متولد میشه من کاری ندارم

 کی اما
به نظرم باید به همه اونایی که از روز اول به فکر راه انداختن اونجا افتادن تا

اونایی که امروز دارن اونجا کار میکنند صرف نظر
از هر جناه بندیه سیاسی یک خسته نباشیه

 جانانه
گفت الانم که دارم این متن رو تایپ میکنم بی اختیار بغض گلومو گرفته احساس میکنم

 ایران
داره یک بار دیگه به دنیا ثابت میکنه که ایرانی به هر چی بخواد میرسه حالا به هر
قیمتی که شده

تو کتاب نبرد من _ آدولف هیتلر_ یک قسمت داره
راجع به سرباز اریایی که من خیلی دوستش دارم

میگه: مردم دنیا از سرباز آریایی مترسند چون
اونا توی جنگ جهانیه اول دیدن که سرباز آریایی چطور می جنگه حتی با کبود امکانات

که البته من فکر کنم که مردم دنیا اینو تو جنگ
ایران و عراق بهترو ملموس تر هم دیدن

 همین الانم
اگه با وجود همه امکانات و سلاح های پیشرفته جرأت حمله به ایران رو ندارن

 واسه
همین چیزهاست و همین پیشینه ی تاریخیه قوم آریاییه

خلاصه کنم حرفمو دم همه اونایی که از اول تا الان پای نیروگاه هسته
ای بوشهر واستادن و تلاش کردن
گرم




کلمات کلیدی :

سلام به همه دوستای عزیز (خدا رو شکر که ...)

ارسال‌کننده : سعید و ...ش در : 89/5/29 7:47 عصر

...این کمترین از دوستای گلش و خواننده های عزیز
وبلاگ یک خواهش دارم

این روزا به نظر من ما ایرانی ها داریم از
ایرانی بودنمون یکمی دور میشیم

خوندن شاهنامه حکیم توس بهترین راهه واسه ایجاد
غرور ملی ای کاش یادمون نره چه گنج های با ارزشی داریم

ذاستی اگه میخواهید که با فتنه ی صهیونیسم بهتر و اما با یک دید
عامیانه و جالب آشنا بشین حتما کتاب نبرد من آدلف هیتلر رو بخونید

من فکر میکنم آدلف هیتلر یکی از معدود آدمهاییه
که اونها رو خیلی خوب شناخته بوده

چو ایران نباشد تن من مباد ...

یا علی




کلمات کلیدی :

سوال و جواب یک عرب با پیغمبر خدا (ص)

ارسال‌کننده : سعید و ...ش در : 89/5/26 10:32 عصر

سلام به همه دوستای گلم

امروز یک دوست برام یک متن زیبا آورد من که از خوندنش خیلی
لذت بردم و خواستم

شما رو هم تو این لذت شریک کنم تهیه کنه این متن این کار و واسه
ثوابش انجام داده

پس اگه شما هم از خوندنش لذت بردین براش دعا کنید و تو این ماه
مبارک براش طلب خیر کنید

اون دوست منم که این نوشته رو برام آورد با قبول پخش این
نوشته خواسته بود که تو این ثواب

شریک بشه پس ممنون میشم واسه اون دوست منم دعا
کنید. اما من ادعایی در مورد این ماجرا ندارم و این حقیر فقط خواستم که لذتم رو با
شما عزیزان تقسیم کنم

اما اصل مطلب:

 سوال و
جواب یک عرب با پیغمبر خدا (ص)

سوال                                                      جواب

می خواهم داناترین مردم باشم
........... فرموند: از خدا
بترس

می خواهم از خالصان درگاه خدا باشم ..
فرموند: شب و روز قرآن بخوان

می خواهم همیشه دل من روشن باشد
... فرموند: مرگ را فراموش مکن

می خواهم همیشه در رحمت حق باشم
... فرموند: به خلق خدا نیکی کن

می خواهم از دشمن به من آفتی نرسد
.... فرموند: همیشه به خدا توکل کن

می خواهم در چشم مردم خوار نباشم
...... فرموند: پرهیزگار باش

می خواهم عمر من طولانی باشد
...... فرموند: صله رحم کن

می خواهم روزی من وسیع باشد
... فرموند: همیشه با وضو باش

می خواهم با آتش دوزخ نسوزم
.. فرموند: چشم و زبان خود را ببند

می خواهم سنگین ترین مردم باشم
.. فرموند: از کسی چیزی مخواه

می خواهم پرده عصمتم دریده نشود
.. فرموند: پرده کسی را ندر

می خواهم گورم تنگ نباشد ..فرموند: مداومت کن به قرائت سوره
تبارکه

می خواهم مال من بسیار شود .
فرموند: مداومت کن به قرائت سوره واقعه هر شب

می خواهم فردای قیامت امین باشم .
فرموند: میان شام و خفتن به ذکر خدا مشغول باش

می خواهم خدا را در نمازهایم یاد کنم . فرموند: در وضو گرفتن بسیار دقت کن

می خواهم از خالصان باشم
.. فرموند: در کارهایت درستی پیشه کن

می خواهم در نامه ی اعمالم گناه نباشد و همیشه خیر و خوبی
باشد .. فرموند: به پدر و مادرت نیکی کن

می خواهم بر من عذاب قبر
نباشد.. فرموند: جامه ی خود را پاک نگهدار




کلمات کلیدی : سوال و جواب یک عرب با پیغمبر خدا (ص)

خدای عزیزم

ارسال‌کننده : سعید و ...ش در : 89/5/7 2:5 عصر

خدای عزیزم

اون کسی که همین الان
مشغول خوندن این متنه،

زیباست (چون دلی زیبا
داره)،

درجه یکه (چون تو
دوستش داری بهش نظر کرده ای)،

قدرتمند و قوی و
استواره (چون تو پشت و پناهش هستی)

و من خیلی دوستش دارم.

خدایا، ازت میخوام کمکش
کنی زندگیش سرشار از همه بهترین ها باشه.

خواهش میکنم بهش درجات
عالی (دنیائی و اخروی) عطا بفرما

و کاری کن به آنچه چشم
امید دوخته (آنگونه که به خیر و صلاحش هست) برسه انشا ا... .

خدایا، در سخت ترین لحظات
یاریگرش باش,

 تا همیشه بتونه
همچون نوری در تاریک ترین و سخت ترین لحظات زندگیش بدرخشه

و در ناممکن ترین
موقعیت‏ها عاشقانه مهر بورزه.

خداوندا، همیشه و هر لحظه
او را در پناه خودت حفظ بفرما،

هروقت بهت احتیاج داشت
دستش رو بگیر (حتی اگه خودش یادش رفت بیاد در خونت و ازت کمک بخواد)

و کاری کن این رو با تمام
وجود درک کنه که هر آن هنگام که با تو و در کنار تو قدم برمیداره

و
گنجینه توکل به تو رو توی دلش حفظ کرده، همیشه و در همه حال ایمن خواهد بود.

دوستت دارم دوست عزیزم!

از هم اکنون، زمان داره برات شمرده
میشه! در عرض 9 دقیقه حتما برات یه

اتفاق خوشایندی خواهد افتاد یا یک خبر خوشی
خواهی شنید...

(نه چون این متن رو خوندی یا خوندن این متن شانس میاره یا
ارسالش

برای کسی باعث رسیدنه خبر خوش میشه ...
 نه ......... صرفاً  یک اتفاق خوش برات خواهد
افتاد  به این خاطر که الان توی دلت میگی :  خدایا توکل به تو




کلمات کلیدی : خدای عزیزم

صدمین نوشته وبلاگ ما (من و همسر عزیزم)

ارسال‌کننده : سعید و ...ش در : 89/5/7 1:51 عصر

سلام به همه دوستان و خوانندگان محترم این وبلاگ

اول بگم که من شدم ما :-) چون که به خواست و کمک خدا ازدواج کردم البته تازه اول راهیم

بعدم بگم شرمنده ام که خیلی وقته فرصت نشده

ویا
شایدم سعادت نبوده که بتونم وبلاگ رو به روز کنم

تا از شرمندگیتون در بیام اما
دیروز اومدم و دیدم که

نوشته های وبلاگ شده 99 تا منم گفتم که صدمین

نوشته رو از
دل و فکر خودم استفاده کنم شاید بهتر باشه

دوستای گلم حقیقتش رو بخواهید به دلیل تغییراتی

که تو محل کارو یکم هم شرایط زندگیم ایجاد شده

کلا کمتر فرصت پیدا میشه که اصلا
بیام کامپیوتر

رو روشن کنم چه برسه که بخواهم کانکت بشم

که اونم به لطف سرعت سرسام
آور خطوط انتقال

دیتا تا بخواد آن بشه دیگه من پادشاه چهارم رو

هم رد کردم و دارم
به حضور پنجمین پادشاه

شرف یاب میشم

(منظورم تو خوابه ها یک وقت برداشت بد نکنید)

کلی تو این مدت داشتم فکر میکردم که وقتی خواستم

وبلاگ رو به روز کنم چیا بنویسم و چیا بگم از کجا بگم

انتقاد کنم از کشور دوست و
برادر لبنان که در یک

اقدام حماسی و جسورانه و البته با کمال نمک نشناسی

توی شورای
امنیت جواب سال ها حمایت مادی و معنوی

ایرانی ها رو داد و با دادن رای ممتنع روی
گربه رو هم سفید کرد،

البته من که میدونستم این اعراب از این بهتر نیستند

اصولا
اگه دست من بود همهشونو میریختم تو

اقیانوس تا ماهی های بیچاره بخورند البته
اقیانوس

کثیف میشد اما نه به کثیفیه گند شرکت بریتیش پترولیوم

و اون نفت های
بیچاره که دارن حدر میرن

اما در مجموع این اقدام برادران لبنانی

(سلم و تورـ تو
شاغهنامه بخونید سلم

و تور کی بودن و به چی معروفند)

باعث این شده که گربه های محل
ما پر رو بشند

و حالا واسه ما طاقچه بالا بگذارند که از ما

بی چشم و رو تر هم تو
دنیا پیدا میشه و ...

خلاصه راستی گفتم نفت یک انتقاد سیاسی

اجتماعی
به ذهنم رسید اما سریع از ذهنم

شیفت دیلیتش کردم که ... نشم

خوب از اون جایی که الان تو صف نون وایی

هم دیگه
این روزا بین پیر زن های لب گوری

هم حتی حرف فوتبال داغ تشریف داره منم یکم

از
فوتبال بگم تا حسابی سرتونو خورده باشم

راستش نمیخوام بگم که چرا فرانسه اون جور

یا چرا
ایتالیا اینجور شد یا اصلا به ما چه که

انگلستان با مربی ده میلیون یوروییش 4 تایی
شد

یا مارادونا اونجوری له شد اما وقتی بازی تیم های

ژاپن و کره رو میدیدم منی که
همیشه از این پسره

پارک جی سونگ بدم میومده هزار بار براش دعا کردم

و قربئن صدقش
رفتم که خدا پدرشو بیامرزه که اون

گل رو تو بازی انتخابی به ایران زد و آبروی
ایران رو حفظ کرد

وگر نه حتما شما ها هم
اگه کلاهتون رو قاضی کنید

بهتر از من میدونید که اگه ایران رفته بود جام جهانی

چه
آبروریزی میشد و این به قول روزنامه ها البته

ستاره های (البته ستاره های بی نور و
خاصیت پولکی موفشن)

فوتبال ایران چه افتضاحی به بار میاوردن.

راستی لیگ فوتبالمونم که شروع شد به

سلامتی هفته
اولش که وحشتناک کسل کننده

و سطح پایین بود خدا تا هفته آخر و بخیر کنه

 خلاصه
ممنون که گوش دادین کلی دیگه حرف دارم

اما به دلایل سیاسی اجتماعی فرهنگی و ...

فعلا خدا حافظ همتون باشه تا بعد




کلمات کلیدی :

کدهای جاوا وبلاگ

قالب وبلاگ

FreeCod Fall Hafez

کد بارش قلب